آنچه که از روایات مربوط به زندگى ائمه(علیهمالسلام) بهدست مىآید و شواهد زیادى بر آن وجود دارد، این است که ائمه(علیهمالسلام) جدا مىخواستند نظام اسلامى به وجود آورند. این کار – آن طور که تصور مىشود – با علم و معرفت امام منافات ندارد. آنها واقعا مىخواستند نظام الهى برقرار کنند. اگر برقرار مىکردند، تقدیر الهى همان بود. تقدیر الهى و اندازهگیریها در علم پروردگار، با شرایط گوناگون اختلاف پیدا مىکند که حالا این موضوع را بحث نمىکنیم. اجمالا، در اینکه حرکت آنها براى این مقصود بوده است، شکى نیست. ما امروز، به برکت آن نهضت و حفظ فرهنگ و روحیهى آن نهضت، در جامعهى خودمان این نظام را بهوجود آوردهایم. اگر در جامعهى ما، عشق به امام حسین(ع) و یاد او و ذکر مصایب و حوادث عاشورا معمول و رایج نبود، معلوم نبود که نهضت با این فاصلهى زمانى و با این کیفیتى که پیروز شد، به پیروزى مىرسید. این، عامل فوقالعاده مؤثرى در پیروزى نهضت بود و امام بزرگوار ما، در راه همان هدفى که حسینبن على(علیهالسلام) قیام کرده بودند، از این عامل حداکثر استفاده را کردند.
آنچه که از روایات مربوط به زندگى ائمه(علیهمالسلام) بهدست مىآید و شواهد زیادى بر آن وجود دارد، این است که ائمه(علیهمالسلام) جدا مىخواستند نظام اسلامى به وجود آورند. این کار – آن طور که تصور مىشود – با علم و معرفت امام منافات ندارد. آنها واقعا مىخواستند نظام الهى برقرار کنند. اگر برقرار مىکردند، تقدیر الهى همان بود. تقدیر الهى و اندازهگیریها در علم پروردگار، با شرایط گوناگون اختلاف پیدا مىکند که حالا این موضوع را بحث نمىکنیم. اجمالا، در اینکه حرکت آنها براى این مقصود بوده است، شکى نیست. ما امروز، به برکت آن نهضت و حفظ فرهنگ و روحیهى آن نهضت، در جامعهى خودمان این نظام را بهوجود آوردهایم. اگر در جامعهى ما، عشق به امام حسین(ع) و یاد او و ذکر مصایب و حوادث عاشورا معمول و رایج نبود، معلوم نبود که نهضت با این فاصلهى زمانى و با این کیفیتى که پیروز شد، به پیروزى مىرسید. این، عامل فوقالعاده مؤثرى در پیروزى نهضت بود و امام بزرگوار ما، در راه همان هدفى که حسینبن على(علیهالسلام) قیام کرده بودند، از این عامل حداکثر استفاده را کردند.